حقایقی از مسیحیت (قسمت دوم)
تدوین کننده: مهدی مستأجران
4- سبک شگفتانگیز
به اذعان تمامی کارشناسان زبان عربی سبک نوشتاری قرآن، یک سبک نوین و ممتاز است و لذا وقتی یکی از سخنوران بزرگ عرب بنام ولیدبنمغیره آیاتی از قرآن را شنید، روی به مردم مشتاق حقیقت کرد و گفت: به خدا سوگند، من از محمد (صلیالله علیهوآله) سخنی شنیدم که هرگز شبیه کلام انس و جن نیست، به خدا سوگند، کلام او شیرینی خاص و زیبای ویژهای دارد شاخسار آن پر میوه و ریشههای آن پر برکت است سخنی است برجسته و هیچ سخنی از آن برجستهتر نیست و هرگز قابل معارضه و مبارزه نمیباشد».
حروف مقطعه و فواتح سور قرآن مانند: ق، ن، حم،الم،و … آهنگ قرآن، کثرت تحولات اسلوبها، از اندرز به قانونگذاری، از آموزش و تربیت به داستان، از امثالبه تاریخ، همة اینها از سبکهای منحصر به فرد قرآن کریم است. از این رو: ادوراد منتریت (A.Mntert) میگوید تمام آنهایی که با قرآن در زبان عربی آشنا هستند، در ستودن لطفات و زیبائی این کتاب مذهبی اتفاق دارند.
5- جذبه روحانی قرآن
از آثار کلام خدا اینست که دردرون و روح آدمی نفوذ میکند و در قلب انسان عظمت و شگفتی آن تجلی میکند و تحت تأثیر قرار میگیرد، وقایع بسیاری در این زمینه وجود دارد که تاریخ آن را نقل کرده است یکی از آنها صحنهای است که در کشور حبشه هنگامی که اولین گروه از مسلمانان به آنجا هجرت کرده بودند اتفاق افتاد، وقتی جعفرابنابیطالب آیاتی از قرآن را برای نجاشی و روحانیون و حضار مجلس قرائت کرد همه سخت تحت تأثیر قرار گرفتهاند و همگی گریه کردند و نجاشی چنان گریست که محاسنش از اشک خیس شد.
و به قول پولکازانووا (P:Kazanoova) «وسعت سیلابها و طنطنه آهنگ و سجع و قافیة عجیب قرآن بیشتر اوقات، بسیاری از مخالفین و مشرکین را منقلب میکرد» و آقای جیمز.ا.میچر (j:A:Meghz) میگوید: «قرآن مثل انجیل نیست بلکه در سبک قابل ستایشی نوشته شده است، نه شعر است و نه نثر معمولی، هنوز آن قابلیت را دارد که شنوندگان را به لذت و وجد ایمان برانگیزاند.» رجوع شود به اسلام مذهبی درست شناخته نشد نقل از: ریدرز داتیجست (مه 1995.).
6- عدم اختلاف در قرآن
عدم اختلاف در قرآن یکی دیگر از نشانههای نزول قرآن از طرف خداوند است زیرا اگر قرآن از جانب غیر خدا باشد از اختلافات سالم نمیماند زیرا همة موجودات جهان، در امتداد زمان وجود خدا دارای جهات گوناگون و حالت متفاوت است، این یک ناموس کلی است.
که انسان و تمامی موجودات تحت سیطرة تحول و تکامل عمومی هستند، شما یکی از موجودات را نمیبینید که دو آن متوالی بر یک حال باقی باشد، بلکه دائماً ذات و احوال آن تغییر میکند، بنابراین اگر قرآن از طرف غیر خدا میبود، در آن اختلاف مییافتند و از قرآن کریم میفرماید: «چرا در قرآن تدبر و تأمل نمیکنند؟ و اگر قرآن از طرف غیر خدا بود، اختلاف زیادی در آن مییافتند» نساء 82 « آیات قرآن یکدیگر را تصدیق میکنند تفاوت و تناقضی در آنها راه ندارد» المیزان ج 9 صفحة 27-28
7- اخبار غیبی قرآن
اخبار از اسرار پنهانی آن هم از زبان مردی که درس نخوانده است، بسیار شگفتآور خواهد بود و لذا قرآن میفرماید: «این از اخبار پنهانی است که به سوی تو (ای پیامبر صلیاللهعلیهوآله)) وحی میفرستیم و قبل از این نه تو و نه قوم تو آن را نمیدانستند» هود آیه 41 اخبار غیبی قرآن به چهار دسته تقسیم میشود:
- جهان ماوراء طبیعت، مانند اخبار از خدا، صفات جمال و جلال او،روح و روان،فرشته و حوادث پس از مرگ و اوضاع برزخ و رستاخیز
- اسرار آفرینش
- تشریح اوضاع ملل گذشته
- گزارش از حوادث آینده مانند: ناتوانی بشر از معارضه با قرآن، شکست لشکر روم در مقابل لشکر اسلام، که در سال 625 میلادی اتفاق اتفاد و حال آن که قرآن در سال 610 میلادی خبر شکست روم را داد، حفاظت پیامبر، ورود مسلمانان به مسجدالحرام، روی آوردن مردم به اسلام، حفظ قرآن از تحریف (رجوع به کتاب خدا و پیامبر اسلام جعفر سبحانی، صفحه 111-140) با توجه به این امتیاز آقای هاردی گای لرد درهن (H.g.l.derhan) میگوید: پیشگوئیهایی که قرآن در مورد آینده کرده است اطلاعات درست و شگفتانگیزی که دارد آن چنان است که حضرت محمد (صلیالله علیه و آله) که استادی ندیده است به هیچ وجه نمیتواند، از پیش خود آنها را فراهم ساخته و انشا کند.
8- جامعیت قرآن
قرآن مجموعة بسیار گرانقدری است که تمامی احتیاجات انسان را پاسخگوست و به قول آقای هرتوپگ هیرچفلد (H: H Ggld) از این که قرآن را سرچشمة اسلام میدانیم نباید تعجب کنیم، تمام موضوعاتی که مربوط به آسمانها، زمین،زندگی انسان، تجارت و انواع گوناگون معاملات است، در سطح عالی قرار گرفته. بدین طریق قرآن عهدهدار بحثهای بزرگی است و توسعة شگفتانگیز جهان اسلام در تمام شعب علوم،غیر مستقیم مدیون آن است. در الهامات قرآنی که برای مردم بیان شده است محمد (صلیالله علیه و آله) بارها توجه مردم را به جنبش آسمان و توجه معنوی اشخاص جلب میکرد، همانطور که قسمت دیگری از آیات الهی آنان را به خدمت و کمک کردن به مردم (البته نه تا سر حد بندگی و عبادت) وادار میکند،. قرآن تحولی در مطالعات طبی ایجاد کرده و دستور بررسی عالم طبیعت را، به طور کلی داد سرویلیام مویر (C.W. moyer) میگوید: قرآن شاهکار اسلام است قرآن عالی است و با کمال دقت آنچنان طرحریزی شده است که سوالبردار نیست (کامل و روشن است) و پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله) فرمود: «قرآن ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد شگفتیهای آن پایان نمیپذیرد و تازههای آن کهنه نمیشود» (اصول کافی کتابالقرآن صفحة 591) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرماید: «قرآن مشعل فروزانی است که فروغ و تابش آن به خاموشی نمیگراید و دریای عمیقی است که فکر بشر به ژرفای آن نمیرسد» (نهجالبلاغه عبده ج 2 صفحة 202)
تحریف قرآن کریم
مسیحیت در استفاده از تحریف از مهمترین و اساسیترین منبع تعالیم اسلام آغاز نمود، که آن انکار اساس نزول قرآن کریم میباشد استفاده از این روش موزیانه میتواند در نمونههای زیر به خوبی مشاهده شود:
گوستاولویون فرانسوی مینویسد: گویند پیغمبر درس نخوانده بود و ما این سخن را نیز میپذیریم زیرا اگر درس خوانده بود ترتیب بهتری در قرآن مخلوط میداشت»
فیلیپ، که خود عرب مسیحی است مینویسد: «محمد با کمال بیباکی به تبلیغ ادامه میداد، و از این که یهودیان و مسیحیان کتاب مقدسی دارند رشک میبرد لذا تصمیم گرفت تا ملت او نیز کتاب مقدسی داشته باشند.»
پروفسور هانس کونگ (hanskung) نویسندة ؟ مینویسد «اجازه میخواهم این سوال را مطرح کنم که آیا قرآن (مانند کتاب مقدس) در عین حال که کلام خداوند هست کلام بشر نیست؟»
حتماً آقای پرفسور انتظار دارند که مسلمین پاسخ مثبت دهند و در این به اصطلاح تفاهم و تقریب ادیان از معتقدات ضروری و قطعی خود دست بردارند و قرآن مجید را هم کلام خداوند (تبارک و تعالی) و هم کلام بشر بدانند. به اعتقاد مسلمانان تمام آیات قرآن کریم از جانب حضرت حق به رسول گرامی اسلام وحی شد و اگر چنین نبود دشمنان اسلام لااقل باید میتوانستند با یک سوره آوردن با قرآن معارضه کنند ولی تاریخ کسی یا کسانی را معرفی نمیکند که توانسته باشد چنین کاری کرده باشند این تعدی قرآن کریم همواره پابرجا بوده که حتی خود قرآن کریم میفرماید: «اگر شما را شکی است در قرآن که بر محمد (صلیالله علیه و آله) بندة خود فرستادیم پس بیاورید یک سوره مانند آن و گواهان خود را بطلبید (بخوانید و کمک بطلبید) به جز خداوند تبارک و تعالی اگر راست میگوئید (که این کلام مخلوق است نه وحی خداوند تبارک و تعالی و اگر این کار را نکردید که هرگز هم نتوانید کرد پس طعنه به قرآن کریم نزنید و از آتشی که هیزمش مردم هستند بپرهیزید.
مونتگری وانت (W. Montgromerywatt) اسلامشناس انگلیسی مینویسد: « برای هر فردی که در قرن هفتم، در شهر دور افتادهای مانند مکه زندگی میکرد پیدا شدن این ایمان که از جانب خدا به پیامبری مبعوث شده است شگفتانگیز است پس جای تعجب نیست اگر میشنویم که محمد را ترس و شبهه فرا گرفت… ترس دیگر او،ترس از جنون بود، زیرا عرب در آن زمان معتقد بودند که این گونه اشخاص در تصرف ارواح یا جن هستند، عدهای از مردم مکه الهامات محمد را اینگونه تعبیر میکردند و خود او نیز گاهی دچار این تردید میشد که آیا حق با مردم است یا خیر!.. میگویند که روزهای نخست و دریافت نخستین وحی،زن او (خدیجه) و پسر عم زنش (ورقه) او را تشویق کردند به این که قبول کند که به پیامبری برگزیده شده است. با این همه شهادت یک مسیحی به این که این وحی شبیه وحی به موسی است محمد را در عقیدة خود تقویت کرده است»
در مورد این که ابنمسعود کتابی داشته یا خیر و مباحث دیگر آنچه ذیلاً میآید مختصری از مفصلات است که ابنالندیم از فضلبنشاذان نقل میکند که میگفت: من قرآن ابنمسعود را دیدهام که ترتیب سورهها در آن چنین بود و ذکر میکند تا این که فضل میگوید محمدبناسحاق میگفت: قرآنهای زیادی دیدهام که کاتبها آن را نوشتهاند این مصحف ابنمسعود است و ابنداود مینویسد وقتی که مامور خلیفة کوفه آمد تا قرآنها را جمع کند ابنمسعود خطبه خواند و گفت: من در مورد مصحف خود خدعه میکنم و نمیدهم و هر کسی بتواند این خدعه را بکند زیرا خدعها روز قیامت آورده میشود چه بهتر آن که آن قرآن باشد.
ابناثیر میگوید: اهل کوفه مصحف را قبول کردند جز عدهای که (زیاد هم هستند) قرآن ابنمسعود را نگه داشتند و با آن تلاوت میکردند.
با توجه به این شواهد و دیگری که ذکر نشد معلوم میشود که برای ابنمسعود اولاً مصحف بود. و نیز نقل شده که ابنمسعود در مصحف خود سوره محمد را ننوشته بود و میگفته هر گاه بنویسم باید آن را اول هر کاری (چیزی) بنویسیم و نیز نقل شده که دو سوره معوذتین را از قرآن مشخص کرد و میگفت غیر قرآن را (توجه: نه غیر کلام خدا را طبق گفتار نویسنده مقاله آیا قرآن کریم 100٪ کلام الهی است) به قرائن آمیخته نکنید و معوذتین (قل اعوذ برب الناس را و قل اعوذ برب الفلق) از قرآن نیست و پیغمبر خدا امر کرده که با این دو سوره باید پناه به خداوند برده شود.
ولی پر واضح است که اولاً کلام الهی بودن را منکر نیستند ثانیاً اگر کسی در این فکر است که کلام الهی نیست کلام بشر است مثل آن را بیاورد معاوض کند، شرایط معاوضه را رعایت کند و معاوضه کند که قبلاً (جزوة قبل) اشاره شد که به یک محال میرسیم اگر بخواهیم بگوئیم که سوره توحید «الحمدلله ربالعالمین…» کلام بشر است. (حال به یک جوابی که باعث نقض غرض نویسنده مقاله میشود).
کلیه حقوق این نوشته متعلق به صاحب اثر است.
با حفظ نام مولف انتشار آن بلامانع است.
مهدی مستاجران
ثبت ديدگاه