تدوین کننده: مهدی مستأجران
بخش دوم: تحریف بشارتها
بشارت عیسی(ع) در قرآن
در پیرامون انجیل
بیاعتبار بودن انجیل
عهد عتیق
عهد جدید
تحریف بشارتها
اینک تحریفهایی را که به دست «اهل کتاب» در برخی از این بشارتها راه یافته توضیح میدهیم و با مدارکی که در دست داریم حقیقت را آشکار میسازیم این تحریفات را برای آن بوجود آوردهاند که مسلمانان نتوانند از بشارت تورات نبوت پیامبر اسلام(صلیالله علیه و آله) را اثبات کنند، آری، مسیحیان و یهودیان میدیدند مسلمانان از این بشارت به نفع خود و علیه آنان استفاده میکنند و به جای آن که جواب درستی- اگر دارند- به آنان بدهند کتاب مقدس خود را تحریف کردند.
در باب 18 شمارة 15 تا 22 سفر تشنیه آمده است. «یهود» خدایت نبی را از میان تو از برادرانت مثل من برای تو مبعوث خواهد گردانید او را بشنوید»
و در بند 18 سخن خدا را نقل میکند: «نبی را برای ایشان از میان برادران ایشان مثل تو مبعوث خواهم کرد….» در مطالبی که نقل کردیم یک ترکیب «میان تو» در فراز 15 موجود است که در تکرار بشارت در فراز 18 این ترکیب مشاهده نمیشود و همچنین ترکیب «از میان تو» به اضافه «از برادرانت» ذهن خواننده را متوجه میسازد که تحریفی در عبارت روی داده است، به ویژه که دیگر نسخههای عربی تورات (که ترجمه فوق از روی آن انجام شده) پر از غلطهای بسیاری است که قرنها در آن باقی مانده برخی از آنها نیز در پاورقی تورات عربی اشاره شده است.
تصویر یک صفحه از متن عربی تورات را که در آن ده غلط وجود دارد و در پاورقی صحیح آن را نوشتهاند ملاحظه نمایید (هر صفحه از تورات عربی شامل چند اشتباه فاحش است).
برگرفته از کتاب مسیحیت صفحه 201
از هیأت تحریریه مؤسسه در راه حق- چاپ سوم مهرماه 1355
چنین به نظر میرسد که عبارت اصلی «از میان برادران ایشان» بوده است یعنی به همان گونه که در فراز 18 آمده است و یا «از اقربای تو برادران تو» یعنی به جای ترکیب «؟» «؟» بوده که بعداً این شکل را به خود گرفته است.
در ترجمهای که جروم قدیس در قرن چهاردهم میلادی از متن عربی و یونانی کتاب مقدس به زبان لاتین انجام داده به جای «از میان تو» ، «از قوم تو» موجود است که بسیار صحیح و به حدس نزدیک است، در ترجمه انگلیسی که از روی این ترجمة لاتینی تهیه شده است چنین آمده است:
ترجمه: «خیر پروردگار خدایت، برای تو پیغمبری مانند من از قوم تو، برادری از خودت را برخواهد انگیخت باید او را بشنوی» ترجمه انگلیسی از روی ترجمه لاتین جروم قدیس عبارت «از میان تو» را ندارد و به جای آن دارد: “Ofthyownrace” یعنی از «طایفة تو» که عبارت «از برادرانت» توضیح آنست و بسیار زیباست و با حدس ما در مورد کلمة عربی تورات موافق است. به طوری که ملاحظه شد در این ترجمه « از میان» وجود ندارد و معلوم میشود در نسخههای عربی و یونانی عصر «جروم قدیس» قرن چهارم میلادی این کلمه نبوده است و یا در نسخههای غیر معتبر آن زمان چنین عبارتی وجود داشته است. ما میتوانیم این حقیقت را که بشارت «سفر تشنیه باب 18» مربوط به حضرت مسیح (ع) نیست از عبارت انجیل یوحنا «باب اول بند 19-22» به انضمام پاورقی مربوط به آن استفاده کنیم: در آنجا نام سه نفر (مسیح، الیاس، و آن «پیغمبر») آمده است و در پاورقی آن اشاره می کند که مقصود از «آن پیغمبر» همان است که سفر تشبیه باب 18 بند 15-19 توسط موسی پیشگویی شده است. پس معلوم می شود این پیغمبر (پیشگویی شده در سفر تشبیه) عیسی(ع) نیست.
در بشارت سوم خواندید که اشیعای نبی رؤیای خود را اینگونه شرح میدهد: «چون سواران جفت الاغ سواری و شترسواری را ببینند…» چنانکه در بشارت سوم گفتیم، مراد از الاغ سواری حضرت عیسی(ع) است که مرکبش الاغ بود. و منظور از شترسوار حضرت رسول(ص) که به اقتضای محیط عربستان مسافرتها با شتر انجام گرفته است. ولی در ترجمههای گوناگون تورات تحریف به عمل آمده است و نوشتهاند: «و چون فوج سواران جفت جفت و فوج الاغان و فوج شتران…»
و نیز در ترجمة «ولیم گلن» معروف به ترجمة «فاضل خانی»: «بار حماری و بار شتري نوشته است کسانی که با زبان عربی آشنایی دارند و میدانند که این ترجمه غلط است و ترجمه صحیح همان است که در ابتدا ذکر شد. البته ترجمههای قدیمی کتاب مقدس از این غلطکاری مصون مانده است. از آن جمله در ترجمه عربی کتاب مقدس چاپ رم به سال 1671 که «راکب حمار و راکب جمل» ترجمه کرده و نیر در ترجمه عربی عهد عتیق چاپ موصل به سال 1875 این تحریف نیست «راکب حمار» یعنی الاغسوار و «راکب جمل» یعنی شترسوار ترجمه شده است.
و اما علت این تحریفها آن است که علمای مسلمین سالهاست از این رؤیا برای نبوت پیامبر اسلام(صلیالله علیه و آله) استفاده میکنند. برای اولین بار حضرت امام رضا(ع) در آخر قرن دوم هجری در مجلسی که مأمون خلیفة عباسی برای بحث آن حضرت با فِرق مختلف و مذاهب گوناگون تشکیل داده بود به این بشارت استدلال نمودند، به هر صورت از آنجا که این بند از کتاب تورات بیش از هزار سال است مورد استفادة مسلمین قرار گرفته و نسخة عربی کتاب مقدس سالهاست چاپ شده و نیز نسخههای قدیمی این مورد را ترجمه صحیح کردهاند تنها کاری که فعلاً از اهل کتاب ساخته است خیانت در ترجمههای فعلی است.
خوانندة گرامی داوری میکند این مترجمین اگر عقیده دارند کتاب اشعیاء کتابی است الهی پس چرا از خدا نمیترسند و آن را غلط ترجمه میکنند؟ اینان نه تنها در این مورد بلکه صدها مورد دیگر (کتاب مقدس) خودشان از تعصب جاهلانه پیروی کردهاند که بحث آن مفصل است.آیا غلط و اشتباهات نسخههای اصلی کافی نیست که اینان در ترجمهها تا این حد خیانت روا میدارند؟!
بشارت حضرت عیسی(ع) در قرآن
حضرت عیسی(ع) بنا به آیة ششم از سورة صف بشارت به ظهور پیامبر آخرالزمان داده است. که میفرماید: و اذ قال عیسیابنمریم یا بنیاسرائیل انی رسولالله الیکم مصدقاً لما بین یدی من التورات و بشرا برسول یإتی من بعدیاسمه أحمد. و یاد آورید هنگامی که عیسی پسر مریم گفت: ای بنیاسرائیل! من فرستادة خدا به سوی شما هستم در حالی که تصدیق کنندة کتابی که قبل ازمن فرستاده شد (تورات) میباشم و بشارت دهنده به رسول هستم که بعد از من میآید نام او «احمد» است.
در اینجا ممکن است سؤالی پیش آید و آن این که مگر اسم پیامبر«ص» محمد(صلیالله علیه و آله) نیست؟ و چگونه اینجا «احمد» ذکر شده آیا این اسم شخص دیگری نیست؟
در پاسخ باید گفت پیامبر اسلام از کودکی دو نام داشته است و مردم او را به هر دو نام میشناختند به همین جهت وقتی که این آیه نازل شد کسی شک نکرد که احمد کسی دیگری باشد. محمد (صلیالله علیه و آله) را عبدالمطلب برای آن حضرت انتخاب کرد و احمد را مادرش آمنه بر فرزندش نام نهاد. در دیوان اشعار ابوطالب هم مکرر اسم احمد برده شده است. در روایات هست که درشب معراج خداوند پیامبر را به عنوان احمد مورد خطاب قرار داد و شاید به همین دلیل اسم آسمانی آن بزرگوار احمد و اسم زمینی ایشان را محمد(ص) گفته باشند. بنابراین بیهیچ چون و چرائی «احمد» نام مبارک دیگر پیامبر اسلام(صلیالله علیه و آله) است.
در آخر لازم به ذکر است که کلمة عیسی در قرآن مجید 25 مرتبه و کلمه مسیح 11 مورد ذکر شده است.
در پیرامون انجیل
در تفسیر شریف نمونه بحث مختصر و مفیدی را پیرامون انجیل بیان نموده که عیناً نقل میکنیم: انجیل در اصل کلمه یونانی است که به معنای «بشارت» یا «آموزش جدید» آمده است و نام کتابی است که بر حضرت عیسی(ع) نازل شده است. قابل توجه این که قرآن هر کجا از کتاب عیسی(ع)نام برده بین مسیحیان متداول است حتی معروفترین آنها یعنی اناجیل چهارگانه «لوقا، مرقس، متی و یوحنا» وحی الهی نیستند همان گونه که خود مسیحیان انکار نمیکنند این انجیلهای موجود، همه به دست شاگردان، یا شاگرد شاگردان حضرت مسیح(ع) و مدتها بعد از او نوشته شدهاند منتهی آنها ادعا میکنند که شاگردان مسیح، این اناجیل را با الهام الهی نوشتهاند.
در اینجا مناسب است بررسی فشردهای دربارة عهد جدید و اناجیل نموده و با نویسندگان آنها آشنا شویم [انشاءالله بعداً توضیحات بیشتری در این زمینه بیان میکنیم.]
مهمترین کتاب مذهبی مسیحیان که تکیهگاه عموم فرق مسیح میباشد و همچون کتاب آسمانی روی آن تکیه میکنند مجموعهای است که آن را «عهد جدید» مینامند. عهد جدید که مجموعه آن بیش از یک سوم عهد قدیم نیست از 27 کتاب و رساله پراکنده در موضوعات کاملاً مختلف تشکیل یافته است. [لازم به ذکر است که کتاب مقدس مرکب از عهد عتیق و عهد جدید است، «عهد عتیق» شامل تورات و مصحف انبیاء است و «عهد جدید» هم که در روی جلد ترجمة فارسی آن مینویسند: «انجیل مقدس خداوند و نجات دهندة ما عیسای مسیح»!! از 27 قسمت تشکیل شده] به این ترتیب:
1- انجیل متی، این انجیل به وسیله «متی» یکی از شاگردان دوازهگانه مسیح(ع) در سال 38 میلادی و به عقیده بعضی بین سالهای 50 و 60 میلادی نگارش یافته است.
2- انجیل مرقس، طبق تصریح کتاب قاموس مقدس (صفحه 792) مرقس از حواریون نبوده ولی انجیل خود را زیر نظر «پطرس» تصنیف نموده است. مرقس در سال 68 میلادی کشته شد.
3- انجیل لوقا، «لوقا» رفیق و همسفر «پولس» رسول بود، پولس مدتی پس از عیسی به دین مسیح (ع) گروید و در زمان وی، یهودی متعصبی بود وفات لوقا در حدود سال 70 میلادی نوشتهاند و به گفته نویسنده قاموس مقدس( صفحه 772) تاریخ نگارش انجیل لوقا به عزم عمومی تخمیناً 63 میلادی است.
4- انجیل یوحنا، «یوحنا» از شاگردان مسیح(ع) و از رفقا و همسفرهای پولس میباشد و به گفته نویسنده مزبور به شهادت اغلب نقادین (محققین) تألیف آن را به اواخر قرن اول نسبت میدهند.
از مندرجات این اناجیل که عموماً دستان به دار آویخته مسیح (ع) و حوادث بعد آن را شرح میدهند به خوبی روشن و ثابت میشود که این همه اناجیل سالها بعد از مسیح(ع) نگاشته شدهاند و هیچکدام کتاب آسمانی نازل بر مسیح(ع) نیستند.
5- اعمال رسولان (اعمال حواریان و مبلغان صدر اول).
6- 14 رساله از نامههای پولس به اقوام و افراد مختلف.
7- رساله یعقوب (بیستمین رساله از کتب و رسالههای بیست و هفت گانه).
8- نامههای پطرس (رساله 21 و 22 عهد جدید).
9- نامههای یوحنا (رساله 23 و 24 و 25 عهد جدید)
10- نامه یهودا (رساله 26 عهد جدید).
11- مکاشفه یوحنا (آخرین قسمت عهد جدید).
بنابراین تصریح مورخان مسیحی و طبق گواهی صریح اناجیل و سایر کتب و رسالههای عهد جدید هیچیک از اینها کتاب آسمانی نیستند و عموماً کتابهایی هستند که بعد از مسیح(ع) نگاشته شدهاند و از این بیان نتیجه میگیریم که انجیل، ق می آسمانی مسیح (ع) از میان رفته است و امروز در دست نیست تنها قسمتهایی از آن را شاگردان حضرت در اناجیل خود آوردهاند که متأسفانه آن نیز آمیخته با خرافاتی شده است.
بیاعتبار بودن انجیلها
عهد عتیق
«اسپینوزا» فیلسوف معروف یهودی، مطالبی در مورد عهد عتیق مینویسد که خلاصه آن به شرح زیر است:
«همه گمان تقریبی دارند که نویسنده 5 سفر تورات حضرت موسی (ع) بوده است. فریسیان در این رأی اصرار زیادی دارند و مخالفین این گمان را خارج از مذهب میشمرند و به همین جهت «ابنعررا» که تا حدودی آزاد فکر میکرد و اول کسی بود که به این خطا پی برد، جرأت نکرد به طور صریح این مطلب را بیان کند. ولی من از توضیح این موضوع بیم ندارم».
آنگاه اسپینوزا شواهدی را که «ابن غررا» نقل کرده، ذکر میکند و خود نیز شواهد دیگری میافزاید و نتیجه میگیرد که نویسنده 5 سفر تورات شخصی بوده است که چند قرن پس از حضرت موسی(ع) میزیسته است. سپس در سایر کتابهای عهد عتیق به تحقیق میپردازد و نمیپذیرد که آنها نوشته کسانی باشد که به نام آنها مشهور شده است و نیز خطاها و اشتباهات و تناقضات آنها را یادآوری میکند و آنها را توجیه نمیداند و میگوید شارحین کتاب مقدس بسیارکوشیدهاند که این تناقضات آشکار را توجیه کنند. اما نمیدانند که با این کارشان مؤلفین آنها به باد مسخره گرفتهاند. زیرا با این توجیهات آنان را جزو افرادی قرار دادهاند که نمیدانستند چگونه صحبت کنند.
عهد جدید
انجیلها و رسالههایی که به مسیح و شاگردان مسیح(ع) نسبت داده میشود مورد اعتبار نیست، نه سند تاریخی دارد و نه متن کاملی، زیرا حوادث تاریخی و دخل و تصرفهایی که در آنها رخ داده آنها را خالی از دگرگونی وتحریف باقی نگذارده است و نیز سبک این نوشتارها با سبک و اسلوب نوشته پیامبران تفاوت روشنی دارد.
اسپیتوزا مینویسد: من معتقدم که استدلهای عمیق و طولانی «پولس» در «رساله به رومیان» به نیروی روحی متکی نیست و از حد استدلهای معمولی پا فرا ننهاده است. و همینطور راه و روش گفتار حواریون- به گونهای که از رسالههایشان برمیآید- به روشنی دلالت دارد که این نوشتهها از وحی و به لطف خاوند نیست، بلکه افکار شخصی و معمولی نویسندگان آنها است.
اضافه بر این، انجیلها و رسالههای مختلفی وجود داشته است که کلیسا بعضی از آنها را به عللی مطرود دانسته است و اساساً نمیتوان اطمینان داشت که کتب الهی همین اناجیل و کتبی باشند که فعلاً به عنوان الهامی مورد قبول کلیسا است. انسیکلوپدی بریتانیکا: دایرهالمعارف انگلیسی اسامی دهها نوع از این انجیلها و رسالهها را ذکر میکند.
صاحب اکسیهومو، فهرست کتبی را که مسیحیان قدیم به خود مسیح(ع) یا به حواریون او یا به اراداتمندان دیگر مسیح نسبت دادهاند چنین نقل میکند: هفت رساله به عیسی(ع)- هشت رساله به مریم(س)- یازده رساله به پطرس حواری- نه رساله به یوحنا- دو رساله به اندریاه حواری- دو رساله به متی- دو رساله به فیلیپ حواری- یک رساله به تولما حواری- پنج رساله به توما حواری- سه رساله به یعقوب حواری- سه رساله به متیاس- سه رساله به موقس- دو رساله به برنا با یک رساله به تهیودوش- پانزده رساله به پولس و پس از نقل خصوصیات 74 رساله مزبور مینویسد: چگونه میشود فهمید که کتب الهامی همین کتبی است که پروتستانها قبول کردهاند.
کلیه حقوق این نوشته متعلق به صاحب اثر است.
با حفظ نام مولف انتشار آن بلامانع است.
مهدی مستاجران
دستتون درد نکنه
سلام
بزودی ادامه مباحث را ارائه میکنم.
انشاالله مفید باشد.
سلام تشکر فراوان
هميشه کارتون درست بوده – مرسي
سلام لطف دارید.
تشکر
تمام مطالبتون خوب هستند
سلام لطف دارید.
تشکر