تناقضگویی اناجیل (قسمت هشتم)
تناقضگوئی اناجیل
تناقضگوئی چیست؟
1- دشنام و کفر دزدان
2- عصا و چوب دستی
3- بازپرسی از پطرس
4- هنگام آمدن مریم
5- درنگ مسیح(ع) در شکم قبر
تناقضگوئی اناجیل
تناقضگوئی چیست؟
البته همه میدانیم تناقض همان ناسازگاری دو عبارتی است که پیرامون یک مطلب بیان شده باشد به طوری که اهل زبان نتوانند بین آنها توجیه و تفسیر صحیحی بیابند. مثلاً اگر گفته شود: «بشر به کره ماه سفر کرد» و سپس گفته شود «بشر به کره ماه سفر نکرد» این تناقض گوئی است و در هر جا که شما از این جملات پیدا کنید، باید بدانید که با جملات متناقضی روبرو هستید. اکنون بررسی کوتاه در مورد اناجیل میکنیم تا ببینیم این اناجیل چهارگانه دچار تناقضگوئی هستند یا نه؟
1- دشنام و کفر دزدان
انجیل متی موقعی که میخواهد ماجرای به دار آویختن عیسی مسیح را شرح دهد مینویسد: «آنگاه دو دزد یکی بر دست راست و دیگری بر دست چپش با وی مصلوب شدند و راهگذران سرهای خود را جنبانیده کفرگویان میگفتند: ای کسی که هیکل را خراب میکنی و در سه روز آن را میسازی خود را نجات ده، اگر پسر خدا هستی [خود را نجات ده] و از صلیب فرود بیا… و همچنین آن دو دزد که با وی مصلوب بودند او را دشنام میدادند.»
ملاحظه میکنید بنا به تصریح انجیل متی هر دو دزد مصلوب به عیسای مسیح دشنام و کفر گفتند در صورتی که انجیل لوقا مینویسد: «یکی از آن دو خطاکار مصلوب بر وی گفت: که اگر تو مسیح هستی خود را و ما را برهان اما آن دیگری جواب داده و او را نهیب داد و گفت: مگر تو از خدا نمیترسی، چون که تو نیز زیر همین حکمی و اما ما به انصاف چون که جزای اعمال خود را یافتهایم لیکن این شخص هیچ کار بیجا نکرده است.»
درست است که متی و لوقا هر دو میخواهند مصلوب شدن مسیح را با دو نفر دزد یادآوری کنند ولی جملة «هر دو دزد دشنام داده و کفر گفتند» با جمله: «یکی از آن دو خطاکار بر وی گفت آن دیگری جواب داده آن را نهیب کرد» اختلاف محسوسی دارد و متناقض حساب میشود.
2- عصا و چوب دستی
مرقس وقتی قصة سفارشهای مسیح را نسبت به شاگردانش نقل میکند مینویسد: «پس آن دوازده را پیش خوانده شروع کرد به فرستادن ایشان جفت جفت و ایشان را بر روحهای پلید قدرت داد و ایشان را قدغن فرمود: که جز عصا فقط هیچ چیز برندارید نه توشهدان و نه پول در کمربند خود بلکه موزه در پا کنید و دو قبا در بر کنید.»
توجه دارید که مرقس، بردن عصا و پوشیدن کفش را تجویز میکند و میگوید همراه داشتن آنها اشکالی ندارد اما انجیل متی صریحاً از این کار جلوگیری مینماید و میگوید با خود عصا برندارید چنان که مینویسد: «دوازده شاگرد خود را طلبیده ایشان را بر ارواح پلید قدرت داد که آنها را بیرون کنند و بدیشان گفت …. طلا یا نقره یا مس را در کمرهای خود ذخیره مکنید و برای سفر توشهدان یا دو پیراهن یا کفشها یا عصا برندارید زیرا که مزدور مستحق خوراک خود است.»
بدیهی است که این دو عبارت با هم نمیسازند: «هنگام سفر با خود عصا و چوبدستی برمدارید و هنگام سفر با خود عصا و چوبدستی بردارید.»
3- بازپرسی از پطرس
انجیل متی پس از آن که داستان فرار کردن پطرس را شرح میدهد میگوید: پطرس در میان دشمنان مسیح داخل شد و مورد سوء ظن آنها واقع گردید و به همین جهت سه مرتبه از او پرسیدند تو با عیسی بودی، پطرس هم از اعتراف به این موضوع خودداری میکرد و تصریح میکند در مرتبه اول و دوم دو کنیز بودند که از او این مطلب را میپرسیدند… در صورتی که انجیل مرقس برخلاف این تصریح میگوید: «در هر دو مرتبه یک کنیز از او سوال کرد، نه دو کنیز و مینویسد هنگامی که پطرس در ایوان پائین میبود یکی از کنیزان رئیس کرنه آمد چون پطرس را دید که خود را گرم مینمود در او نگریست گفت: تو نیز با عیسای ناصری بودی لیکن او انکار نمود و گفت: من نمیدانم و نمییابم که چه میگویی و به سوی دهلیزخانه رفت که خروس بانگ زد و کنیز باز او را دید، به آنان که در آنجا ایستاده بودند آغاز سخن کرد که این شخص از آنهاست او باز انکار نمود….
بالاتر از آن، ناسازگاری این دو انجیل با انجیل لوقا است، زیرا این دو انجیل اگر دربارة دو کنیز یا یک کنیز بودن باز با هم اختلاف دارند دیگر در این که سوال کننده زن بوده یا مرد اختلافی ندارند اما از انجیل لوقا استفاده میشود که مرتبه دوم زن از او نپرسید بلکه مرد این بازپرسی را به عمل آورد…
لازم است به این نکته توجه داشته باشید که پطرس همان طور که مسیح خبر داده بود بیش از سه مرتبه مسیح را انکار نکرد پس نمیتوان برای انکار رفع تناقض گفت افراد مختلفی این موضوع را از او پرسیدند، پطرس هم در مقابل هر شخصی را که از او میپرسید مسیح را یک دفعه انکار کرد و نیز نمیتوان گفت در مرتبة دوم عدهای از او این موضوع را پرسیدند و آن هم در مقابل همه یک انکار کرد زیرا از این که بعد از سوال دوم میگوید: «کنیز به آنان که ایستاده بودند آغاز سخن کرد» معلوم میشود غیر از کنیز کس دیگری از موضوع با خبر نبوده بلکه پس از سوال دوم مطلع شدهاند، در هر صورت درست است که هر سه انجیل میخواهند انکار پطرس را قبل از بانگ زدن خروس یادآوری کنند ولی با هم در موضوعات فوق اختلاف دارند.
4- هنگام آمدن مریم
انجیل متی لوقا و یوحنا موقعی که میخواهند وقت آمدن «مریم مجدلیه» و مریم مادر را بر سر قبر مسیح شرح بدهند میگویند: «آنها هنگام فجر (سپیدة صبح) که هوا هنوز تاریک بود آمدند» اما بر خلاف آنها انجیل مرقس مینویسد: «هنگام طلوع آفتاب مریم مجدلیه و مریم مادر یعقوب … بر سر قبر عیسای مسیح آمدند» و البته همه میدانیم موقع سپیدة صبح که هوا تاریک است با هنگام طلوع آفتاب که هوا روشن شده فرق محسوسی دارد و نمیشود آنها را یکی دانست!
5- درنگ مسیح در شکم قبر
انجیل متی مینویسد مسیح گفت: من همانند یونس که سه شبانه روز در شکم ماهی ماند در شکم زمین میمانم. در صورتی که مرقس میگوید: مدت درنگ مسیح در قبر دو شب و یک روز بوده است زیرا مینویسد: شام روز جمعه دفن شد و صبح بسیار زود روز یکشنبه وقتی مریم مجدلیه بر سر قبر آمد بیش از آن که بر سر قبر برسد، دید مسیح از قبر برخاسته است. در اینجا گذشته از تناقض انجیل متی و مرقس به نسبت دادن دروغ به عیسای مسیح که گفت من سه شبانه روز در قبر میمانم و کمتر ماند برخورد میکنیم!
در هر صورت با در نظر گرفتن همین مقدار از تناقضها و اشتباههای اناجیل میتوان قضاوت کرد که کتب مذهبی فعلی مسیحیت از مبدأ وحی و الهام، نمیتواند سرچشمه گرفته باشد و گرنه این اختلاف و ناسازگاری در آنها یافت نمیشد.
و همین طور ممکن نیست نویسندگان آنها را الهام شده یا روحالقدس دانست زیرا اگر آنان با خدای دانا ارتباط داشتند همه با هم موافقت مینمودند و این گونه اختلافات به وجود نمیآمد، روی همین اصل ما کتاب مقدس مسیحیان را تحریف شده و ساختگی و غیر آسمانی میدانیم.
Share This Story, Choose Your Platform!
جالب بود.
تشکر